می توانم برتر از آنی باشم که تو می اندیشی
اندیشه من ,من را می سازد
تو دنیای خودت رابساز
بی خیال دنیای من
می توانم برتر از آنی باشم که تو می اندیشی
اندیشه من ,من را می سازد
تو دنیای خودت رابساز
بی خیال دنیای من
رفیق
این پست را بدون عکس می گذارم
چرا که عکست تمام رخ بر دریچه قلبم حک شده است...
اگه بار سفر روببندین و آماده رفتن باشین یکی بیاد بگه برگرد بنا بر این دلایل سفر کنسل شد چه حسی بهتون دست میده؟؟؟؟
یعنی اینو میخوام بگم : که عین این چک برگشتیا سفرمون برگشت خورد و ما موندگار شدیم :))
و+ اصلا ناراحت نیستم :)
اگه یکی بیاد و بگه همین الان پاشو بریم سفر چیکار می کنید؟؟؟
من که دارم بار سفر می بندم حلالم کنید:)
یه عالمه کار داشتم که برنامه ریزی کردم امروز انجام بدم ..
یهو منوگرفت.....
پلکام سنگین شد.......
همه جا تیرو تار شد .....
دیگه هر کاری کردم منو ول کنه ولم نکرد و به ناچار سر بر بالین نهاده و تسلیم او شدیم.
در ابتدا از دستش دلخور بودم که وسط این همه شلوغی وقت شناسی هم خوب چیزیا ولی بعد از بیداری خیلی هم ازش ممنونم بدنم خیلی به این خواب نیاز داشت..
ایندفه اگه خواب اومد سراغم و منو گرفت دیگه باهاش کل کل نمی کنم و مثل یه بچه حرف گوش کن می گیرم می خوابم چون من وقت اونو با کارام پر کردم ..