رفیق خاموش

پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱۰۵ مطلب با موضوع «حرفهای خودمانی(رفیق خاموش نوشت)» ثبت شده است

۱۵
تیر

 یک روز  عینکمان را  گم نمودیم ودر به در به دنبالش همه جارا گشتیم


 و گردیدیم   از این جستجوها حتی یخچال  هم در امان نبود



انگار هر چه بیشتر می گشتم بیشتر گم میشد 


 گفتم نمی شود بیخیالش شوم 


  از این روفکری به سرمان  زد  یعنی  اینقدر آدم متفکریم من :)



یک سرچ نمودیم که دستم به لباست عینکمان گم شده است :)



و یکهویی  متوجه شدم عینکم دارد از  کنار کیس چشمک میزند 


القصه برش داشتم یک لبخندی زدم و کلی ذوق نمودم :)



۱۴
تیر

 یه لحظه به خودم اومدم که ای دل غافل داره تموم میشه, دیگه آخراشه


 تو این مدت چیکار کردم, یه پله رفتم بالاتر یا اومدم پایین


 یا هنوز دارم در جا میزنم   



 آخر ماه رمضون   شدم عین  اونایی که درسشونو نمی خونن



 و  میذارن  نیم ساعت مونده به امتحان همچی رگباری می خونن و معتقدن...


" اونقدی این  نیم ساعت  جواب میده   که نگو.."


:) خب ما هم چیزی نمیگیم تجربه شده و حتما جواب میده :)



ولی من میگم  بهترین کار اینه که من آروم آروم خودمو آماده کنم تاروز امتحان


 نه باعجله...

 

۱۴
تیر

سپاس ,خدایا تورا سپاس 


امروز خدارا شاکرم که یک انسان از انسانهای زندگیم زنده است ونفس می کشد


 از امروز او را بیشتر از همیشه دوست خواهم داشت :)


وخدایا تو را شکر و سپاس که امروز هم به من فرصت زندگی دادی


 تا قدردان داشته هایم باشم



۱۲
تیر



الهی به امید تو 


 می خواهم امروز متفاوت ترین روز زندگی ام باشد


روزی که به معنای واقعی زندگی کنم و نفس بکشم


نیاز به کمک خودت دارم من شروع میکنم به حرکت بقیه اش باتو 


بسم الله....



۱۱
تیر

سلام به آقایی که دلم گاهی برای بودنش,  بهانه گیر می شود و بی تاب 



و هر از گاهی که  درد می کشد میداند این درد, دردِ بی او بودن است 



سلام به آقایی که می گویم دوستش دارم وبرای آمدنش لحظه شماری می کنم



 اما   گاهی


 فقط گاهی....


 نبودش را حس می کنم..