دفتر عمر
سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ب.ظ
دفتر نطق مرا بسته همی روزگار زنده پاییزیم,بی ثمرو بی بهار
اسب جوانی دوید زود به مقصد رسید آه سوارش کجاست,گشته همی بی سوار
شعله عمر مرا,وعده خاموشی است نیست دگر انتظار,جز گزش مور و مار
موی سپیدم نشان,از گذر عمر داشت می گذرد عمر ما,چون سفری در قطار
پس دل خود خوش نکن بهر وفای جهان نام تو را هم زنند,بر سر سنگ مزار
- ۹۵/۰۸/۱۸